دانلود Crysis 3 - بازی کرایسیس 3

دانلود Crysis 3 - بازی کرایسیس 3
(91/12/26) تغییرات:

آپدیت 1.1 اضافه شد

پایان Crysis حس Predator بودن را به ما القاء می کرد. غیب می شدیم، مشت های سنگین می زدیم و با یک دست دشمن را چندین متر به هوا پرت می کردیم. در Crysis 2 ادامه آن روند شکل گرفت. ما Predator بودیم که دربازی Crysis بود، ولی در محیط بسته خیابان های نیویورک قرار گرفتیم. راسموس هوجنگارد (Rasmus Hoejengaard) کارگردان Crytek می گوید: "ما فرمول خود را در Crysis 2 عوض کردیم. بعضی از مردم آن را دوست داشتند و بعضی ها هم خیر، که البته همیشه هم همینطور است. کاری که حالا ما قصد انجامش را داریم، این است که تمام نکاتی که در دو نسخه بازی مورد توجه بودند را در این نسخه قرار دهیم. 

 خرید پستی | 3DVD | قیمت: 6500 تومان


 

 - بازی نمونه دوم

دانلود 2 Prototype - بازی نمونه دوم

نسخه اول بازی Prototype عنوانی بسیار بلند پروازانه و برجسته در سبك Open-World بود. این بازی همراه با inFamous در سال 2009 ارزش های زیادی به این سبك اضافه كردند. هر چند Prototype از مشكلات گرافیكی رنج می برد، ولی گیم پلی اعتیاد آور و فوق العاده سریع آن جذبه بسیاری داشت. پس از فروش عالی نسخه اول، شركت Radical Entertainment دست به ساخت نسخه دوم از این بازی زده كه خوشبختانه با وقت زیادی كه Activision به آن ها داده، به نظر می رسد که با عنوان بسیار زیباتری نسبت به قبل روبرو باشیم. در نسخه اول، ما در نقش الکس مرسر (Alex Mercer) قرار می گرفتیم.


 


 Need for Speed The Run 2011 دانلود ورژن معتبر بازی Need for Speed The Run 2011 با حجم کم

| نسخه تک زبانه انگلیسی با حجم کم |

| نسخه بلک باکس به زودی قرار داده خواهد شد |

در بازی Need for Speed The Run شما در مراکز شهری شلوغ و پر جمعیت ، کوهستان های یخ زده و دره های عمیق با سرعت تمام رانندگیخواهید کرد و در تمام این مسیرها در حال فرار از دست نیروهای پلیس هستید. از Golden Gate تا Empire State را در یک مسابقه بسیار هیجان انگیز به صورت رانندگی، طی خواهید کرد. تمام مسیرهای سان فرانسیسکو و نیویورک در این بازی به شکل بسیار زیبایی طراحی شده اند. هیچ قانونی در شهرها ،بیابان ها ،کوهستان ها و دره های عمیق وجود ندارد، تنها شما باید با بیشترین سرعت به سمت خط پایان حرکت کنید.

وظیفه شما در این بازی این است که جک را که شخصیت اول داستان می باشد را به نیویورک برسایند. از ویژگی های این بازی می توان به قابلیت بازی کردن به صورت انلاین، دارای موتور قدرتمند Frostbite 2 برای مسابقه های ماشین سواری، جلوه های ویژه، جزئیات بسیار زیاد تصویر و انیمیشن های زیبا و … اشاره کرد.


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط goleh

  Assassins Creed Revelations 2011 دانلود بازی استثنایی و میهج Assassins Creed Revelations 2011

بازی بسیار جالب و خارق العاده Assassins Creed Revelations که به تازگی توسط کمپانی مشهور و قدرتمند Ubisoft ساخته شده است و برای PC به تازگی منتشر ساخته است. بالخره پس از مدت ها انتظار بالاخره نسخه جدید بازی Assassins Creedمنتشر شد تا میلیون ها طرفدار این بازی خوشحال شوند زیرا عنوان بازی نوید یک بازی هیجان انگیز به همراه داستانی جذاب را می دهد، کیش را بکش سبک جدیدی از بازی های مبارزاتی را به بازی دوستان معرفی کرد که Ubisoft در آن از مراحل بسیار جذابی به همراه صحنه های منحصر به فرد نیز بهره برد البته گرافیک و گیم پلی خارق العاده به همراه صداگذاری و دموهای بسیار عالی در آن نیز به هیچ عنوان بی تاثیر نبود و همین مسئله دست به دست هم داد و عنوان Assassins Creed به یکی از زیباترین بازی های سبک اکشن ماجراجویی تبدیل شد، در نسخه جدید این بازی کاراکترهای مشهور بازی‌های قبلی سری کیش یک آدم‌کش همچون الطایر، اتزیو آئودیتوره و دزموند مایلز قرار داده شده است بازی به سال ۱۵۱۱ میلادی بر می گردد و اتزیو حدودا پنجاه سال دارد .قسطنطنیه که متشکل از چهار منطقه ی Beyazid, Imperial, Galata, Constantin است و در راس آن حکومت کاپادوکیه در اوج قدرت حکومت عثمانی قرار دارد.هنگاهی که اتزیو به قسطنطنیه می رود آنجا را در تصرف تمپلار ها میبیند و برای جنگی بزرگ آماده میشود به طور کلی بازی داستان Ezio Auditore را دنبال میکند که او در جای پای پدرش یعنی Altair گام برمی دارد در یک سفر برای دوباره بدست آوردن پنج مهر که کلید آینده ی Assassins Creed Brotherhood خواهد بود. گیم پلی این نسخه بسیار عالی طراحی شده است و دارای تغییرات چشم گیری است به عنوان مثال شما در نسخه های قبلی تنها یک بمب دودزا در اختیار داشتید که می توانستید از آن برای گمراه کردن دشمنان و به قتل رساندن آنها استفاده کنید در حالی که در نسخه جدید شما می توانید از ۳۰۰ بمب مختلف استفاده کنید که ویژگی بسیار عالی محسوب می شود، همچنین آیتم ها و ویژگی های بسیار خوب دیگری نیز به بازی اضافه شده که در حین بازی متوجه آنها خواهید شد.


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط goleh

 batman arkham city دانلود بازی بسیار زیبا و مهیج Batman: Arkham City

| نسخه معتبر و بدون ایراد قرار داده شد |

Batman: Arkham City نام یکی از بهترین بازی های منشتر شده در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ میلادی می باشد که در تاریخ ۲۲ نوامبر موعد انتشار رسمی داشت. ناشر این بازی زیبا کمپانی Warner Bros Interactive Entertainment و سازنده آن نیز استودیوی بازی سازی RockSteady Studios می باشد. باب کین کسی بود که در سال ۱۹۳۹ شخصیت فوق ستاره بت من را طراحی و به جهان شناساند. بتمن را با سری نام های Caped Crusader ،The Dark Knight و World’s Greatest Detective نیز می شناسیم. داشتن شخصیتی جدی، روحیه مبارزه طلبانه، اما عدالت خواه باعث شده که Batman به جایگاه ویژه ای در بین سایر ابر قهرمان ها دست پیدا کند. محبوبیت Batman باعث شد تا در سال ۱۹۶۸ از روی آن برنامه تلویزیونی کوتاهی به نام Batman: The Dark Knight Returns ساخته شود و پس از آن در سال ۱۹۸۹ فیلمی با عنوان Batman توسط کارگردان نامدار هالیوود، تیم برتون (Tim Burton) ساخته شد. داستان بازی Arkham City همانند Arkham Asylum یک کار بسیار عالی از آب در آماده است. در این نسخه بازیکنان با داستانی پیچیده تر و بسیار مرموزتر مواجه خواهند شد که بسیار هیجان انگیز و کمی دلهره آور است. بازی از جایی آغاز می شود که بروس وین میلیاردر شهر Gotham و مرد پشت نقاب Batman، در یک سخنرانی، مخالفت هایش را با اقداماتی که قرار است برای Arkham Asylum صورت بگیرد، اعلام می کند. اقداماتی که باعث می شود شهر Gotham به مکانی خطرناک تر از قبل برای شهروندانش تبدیل شود، اما در زمان این مصاحبه، بروس وین، توسط نیروهای امنیتی ناشناسی مورد حمله قرار می گیرد و به مکانی ناشناس برده می شود. وین در آنجا به هوش می آید و پروفسور هوگو استرنج را مشاهده می کند. کسی که از هویت اصلی او باخبر است و می داند که Batman همان بروس است. اتفاقات زیادی رخ می دهند، اما بلاخره بروس وین موفق به فرار می شود. این ماجرا تنها شروع یک اتفاق بزرگ برای وین یا همان Batman است. در ادامه مشخص می شود که افراد دیگری مانند جوکر، پنگوئن، هارلی کویین، آقای فریز، تو فیس و… در این اتفاقات دست دارند. بازی از جایی هیجان انگیزتر می شود که Batman در ادامه تحقیقاتی که برای پی بردن به راز این اتفاقات شروع کرده، در دام یکی از حقه های جوکر گرفتار می شود و این موضوع باعث می شود که Batman تنها ۲۴ ساعت برای پیدا کردن راه حلی برای حفظ جان خود و مردم شهر فرصت داشته باشد.


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط goleh

 Battlefield 3 2011 دانلود نسخه نهایی  و بدون مشکل بازی Battlefield 3 2011

| نسخه کاملا تست شده زبان انگلیسی|

| لینک دانلود کرک معتبر و لینک دانلود زبان انگلیسی برای بازی با لینک مستقیم آماده شد|

 

در این پست سایت گل دانلود نسخه CloneDVD بازی Battlefield 3 را برای دانلود قرار داده ایم. بازی بسیار زیبا اکشن که توسط کمپانی EA Digital Illusions Creative Entertainment ساخته شده است و سپس کمپانی Electronic Arts را برای PC عرضه کرد. حدود پنج سال از عرضه نسخه دوم این بازی یعنی Battlefield 2 می گذرد. حال بعد از ۵ سال انتظار بدون شک نسخه جدید بازی میلیون ها گیمر را متعجب خواهد کرد. نسخه جدیدبازی با تکنولوژی های جدیدتوسعه یافته توسط DICE ساخته شده است. موتور گرافیکی این بازی، موتور Frostbite می باشد که به جرئت می توان گفت با همین موتور گرافیکی تمام رغبای خود را به آسانی شکست خواهد داد و خود را در صدر بهترین بازی اکشن اول شخص شلیک کننده قرار خواهد داد. بازی دارای صحنه هایاکشن واقعی است که نمونه آن در هیچ بازی تا کنون مشاهده نشده است. قدرت تخریب گری بازی نیز جای هیچ بحثی را باقی نگذاشته است. در این نسخه کمپانی سازنده بیشترین تمرکزش را بر روی نورپردازی و ساخت افکت ها قرار داده و برای این کار از تکنولوژی Electronic Arts به نام ANT بهره گرفته است که این تکنولوژی در بازی های حرفه ای ورزشی مانند FIFA استفاده شده است. بازی دارای مراحل بسیار هیجان انگیز و جذابی است که مطمئنا هر گیمری از آن لذت خواهد برد. در مورد گیم پلی بازی هم می توان گفت که وقتی شما شروع به تیر اندازی می کنید صفحه شروع به لرزیدن می کند و صدای اسلحه بر بلندگوی کامپیوتر شما چیره می شود. مبارزات با اسلحه کاملا واقع گرایانه هستند و متوجه نخواهید شد که صداها ضبط شده می باشند.


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط goleh

 

دانلود بازی فوق العاده زیبای Call of Duty: Black Ops

 
 

CALL OF DUTY:BLACK OPS نام سری جدیدی از بازیهایی هست که توسط کمپانی بازی سازی Treyarchساخته میشود ، در بازی Black Ops دیگر خبری از سلاح های جنگ جهانی و قدیمی خبری نیست در واقع داستان بازی مدتی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز میشود ، همچنان که میدانیم برخی از مراحل بازی که اتفاقات اصلی بازی در آنجا می افتد در کوبا و امریکای جنوبی است. شما در نقش یک سرباز معمولی در بازی ظاهر نخواهید شد ، شما یک سربازی حرفه ای هستید که بعد از آموزشها و دوره های متعدد وارد بازی میشوید و خود را در مسیر جنگ و نبرد در ویتنام می یابید،ولی داستان بازی در این نبردها نیست! داستان بازی مربوط به ماموریتی هست که شما مسئول آن هستید. شخصیت شما در بازی اولین باری است که دارای صدا میباشد،و شخصیت شما در بازی از دیگر هم سنگرانتان متفاوت است ، جالب اینجا است که برد و باخت شما در جنگ به خود شما بستگی دارد ، شما فرد کوچکی در بازی نیستید ، بلکه سر نوشت جنگ و نبردی که انجام میشود در دستان شماست.

|به همراه دانلود به صورت پارت های ۱گیگابایتی از سرور سایت|

|به همراه آپدیت شماره ۱ SKIDROW برای رفع هنگ کردن بازی|

|فایل Config جدید برای رفع کامل لگ بازی ، به پست افزوده شد|

|آپدیت شماره ۲ و ۳ بازی SKIDROW به همراه کانفیگ های جدید|

 

blackops cover دانلود بازی فوق العاده زیبای Call of Duty: Black Ops

 

dvd دانلود بازی فوق العاده زیبای Call of Duty: Black Ops شما می توانید این بازی زیبا را در دو DVD به صورت اوریجینال از فروشگاه دانلودها با قیمت ۴۵۰۰ تومان سفارش دهید و در درب منزل تحویل بگیرید. برای سفارش اینجا را کلیک کنید.
 

read دانلود بازی فوق العاده زیبای Call of Duty: Black Ops بازی های عرضه شده در سایت و فروشگاه دانلودها زیر نظر بنیاد ملی بازی های رایانه ای و دارای مجوز از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی می باشند.

 

 

دانلود بازی Call Of Duty Black Ops II برای PC

 
 

لس آنجلس در حال نابودی ! استودیو Treyarch از شماره دوم بازی Cod: Black Ops پرده برداری کرد . در این شماره از فن آوری های پیشرفته درون بازی استفاده شده ! که عبارت اند از هواپیماهای بدون سرنشین و ربات. که ممکن است گیمرها را متعجب کند. داستان بازی بین جنگ سرد اول در سال۱۹۸۰ و جنگ سرد دوم در سال ۲۰۲۵ است.Black Ops II خط داستانی متفاوتی دارد و از سلاح های با فن آوری پیشرفته مثل روبات ها و هواپیما های جاسوسی بدون سرنشن و..این بازی علمی تخیلی نیست و Treyarch در یه جلسه گفته که بازی ریشه در حقیقت دارد.با مد جدید Strike Force می توانید تیم رو هدایت کنید و این مد در مرحله ی دوم در سنگاپور به شما امکان می دهد تیمتوتن رو از بالا هدایت کنید (توسط هواپیما ها و سنسور ها ) این کار تا حالا انجام نشده است! شما توانایی ان را دارید که بازی را به عنوان فرمانده به پایان برسانید .یا نقش یک تیرانداز را داشته باشید که روی زمین دراز کشیده و منتظر است یا یک هواپیمای بدون سرنشین ۴ rotor را هدایت کنید و از بالای سر دشمنان را از پای در بیاورید همچنین سوار بر روباتهای بزرگ شده .نبردها به صورت real-time است و گیم پلی نیز روان هست. قابلیت سویچ کردن و تعویض هم در بازی است شما میتوانید سربازی را انتخاب کنید که وسط خط اتش است و با سرباز دیگر از سوی دیگر به دشمن حمله کرده .قدرت ان را دارید که به عنوان فرمانده دستور حمله هوایی و پرتاب بمب را دهید و با هواپیماهای بدون سرنشین تماس گرفته و تعادل را بین نیروهای خود برقرار سازید.

 

Call Of Duty Black Ops II-SKIDROW | 14.3 GB

|کرک جدید بازی با نام SKIDROW CrackFix به پست افزوده شد|

|کرک کاملا تست شده ، سالم وبدون مشکل جهت اجرای بازی به پست افزوده شد|

|آپدیت شماره ۱ و ۲ بازی SKIDROW به پست افزوده شد|

 

Call of Duty Black Ops II Front Cover دانلود بازی Call Of Duty Black Ops II برای PC

 

dvd دانلود بازی Call Of Duty Black Ops II برای PC شما می توانید این بازی زیبا را در دو DVD (نه گیگابایت) به صورت اوریجینال و بسته بندی شکیل از فروشگاه دانلودها با قیمت ۹۹۰۰ تومان سفارش دهید و در درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید. برای سفارش اینجا را کلیک کنید.

read دانلود بازی Call Of Duty Black Ops II برای PC بازی های عرضه شده در سایت و فروشگاه دانلودها زیر نظر بنیاد ملی بازی های رایانه ای و دارای مجوز از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی می باشند.

 

 

دانلود + ادامه مطلب
برچسب ها: , توسط goleh

 

مش صفر

   

ارسال به 100 درجه کلوب دات کام

 

 

تلوزیون دیشب اعلام کرد که دولت این‌بار یارانه‌ها را کمی زودتر به حساب مردم واریز کرده و از فردا قابل برداشت است. صبح زود مَش‌صفر  قبض‌ آب و برق و گاز را که زنش همه را با یک سنجاق ته‌گرد به دیوارِ گلی اتاق وصل کرده بود، کَند و چپاند ته جیبِ شلوار کارش. ظهر، وقت ناهار که شد، از بالای ساختمان نیمه‌کاره‌‌ای که مَش صفر مشغول سفید کردن درو دیوارهایش بود، نگاهی به عابربانک آن سمت خیابان انداخت، وضعیت بهتر از صبح بود، اما هنوز هم حداقل نیم‌ساعتی معطلی داشت، چاره‌ای نبود. دست از کار کشید و راه افتاد سمت عابر بانک، مَش صفر خدا خدا می‌کرد که یک دختر مهربانِ چادری که عجله هم نداشته باشد، بیاید پشت سرش بایستد تا او بتواند به راحتی ازش بخواهد که علاوه بر کار خودش، قبض‌های مَش صفر را هم پرداخت کند، توی این یکسالی که بانک‌ها دیگر قبض‌ها را نمی‌گرفتند و هر دفعه با تشر بهش می‌گفتند که برود با عابربانک یا تلفنبانک پرداخت کند، مَش صفر کاملا میدانست که توی صف عابر بانک باید منتظرِ چه جور آدمی باشد که به راحتی بتواند ازش درخواست پرداخت قبضهایش را بکند، مردهای جوان اگرچه که قبول می کردند اما همیشه عجله داشتند و همین معذبش می‌کرد، زن و مردهای پیرتر یا خودشان هم بلد نبودند یا حوصله نداشتند و بهانه‌ می‌آوردند، فقط  دختران جوان بودند که بیشتر و مهربان‌تر و راحت‌تر برایش وقت می‌گذاشتند و قبض‌های مش صفر را  سر حوصله پرداخت می‌کردند و حتی موجودی آخرش را هم می‌گرفتند و می‌دادند دستش. این‌بار هم شانس با مَش صفر همراه بود، زن جوان تا از راه رسید به مَش صفر گفت: «شما آخرِ صفید؟!» مش‌صفر گفت: «ها باباجون»  نوبتش که شد قبضها‌ و کارت را داد دست زن  و گفت: باباجون اگه زحمتت نیست اینا رو هم پرداخت کن! زن، چَشمِ مهربانانه‌ای گفت و به سرعت همه را پرداخت کرد و رسید هر کدام را یکی یکی به دست مش صفر داد و آخر کار هم به درخواست مش صفر یک موجودی هم برایش گرفت و گفت: پدرجان فقط چهل تومن دیگه توی حسابته، میخوای برات بگیرمش؟!! مش صفر فکری کرد و گفت فقط سی تومنشو برام بگیر، ده تومنشو بذار باشه، زن، همین کار را کرد.

مش صفر سی تومن را باید میداد به «حاجی» که هفته ی پیش دستی ازش قرض گرفته بود. بعد فکر کرد که کاش ده تومن را هم گرفته بود و برای خانه کمی خرید می کرد، دیشب سرفه‌های زنش بدجوری اعصابش را خرد کرده بود، با خودش گفته بود که حتما امروز ببردش  درمانگاه محل و بعدش هم کمی شلغم و لیموشیرین بگیرد، اما دوباره یاد تبلیغِ  تلوزیون افتاد، به یاد پیرمردی که شبی چندبار تلوزیون 14 اینچ خانه‌ی مش صفر نشانش میداد که کنار یک ماشین خداتومنی ایستاده بود و می‌گفت که خیلی خوشحال است که پولش را توی بانک کشاورزی گذاشته و الان هم این ماشین را توی قرعه کشی برنده شده! مش صفر اگر چه هیچ وقت اسم ماشین را یادش نمی ماند اما «جمعه» پسرک افغان که یک جورهایی شاگرد مش صفر به حساب می آمد گفته بود که این ماشین خیلی گران است و اگر کسی برنده بشود می تواند از خاک بلند شود. به اینها که فکر کرد دلش گرم شد، تلوزیون گفته بود تا مبعث حضرت رسول قرعه کشی بانک انجام می شود، چیزی نمانده بود، تقریبا 20 روز دیگر! زنش هر طور بود تا یک هفته‌ی دیگر خوب می شد، به دخترها می سپرد که برایش شلغم باربگذارند از خانه بیاورند، بعد به خودش می گفت اگر که ماشین را برنده شود، می فروشدش و با زنش به حج می رود، از این فکر، دلش غنج میرفت، تازه می‌توانست یک خط تلفن هم بکشد، یک کمد برای زنش بخرد، دیوارهای خانه را سفید و رنگ کند و یک کاناپه برای خودش بخرد که رویش دراز بکشد و تلوزیون تماشا کند و  کارهای دیگری که هر شب مرورشان می کرد و گاهی اولویتهایش را عوض میکرد.

شب که به خانه رسید دید حال زنش بدتر شده، زنش با صدای گرفته گفت: شرمنده‌م، نتونستم واسه فردات غذا درست کنم، حال نداشتم والا! مش صفر گفت عیبی نداره، فردا ظهر یه چیزی می خورم.

فردا ظهر مش صفر چیزی برای خوردن نداشت، از طرفی هم خجالت می کشید به  غذای «جمعه» و «حاجی» دست بزند، غذای آنها هم به قدر خودشان بود، اگرچه که خیلی اصرار کردند اما مش صفر به جز دو سه لقمه دیگر رویش نشد به غذاها دست بزند یک جوری خودش را با تکه نانهای کنار سفره مشغول کرد، بوی کباب مغازه ی روبرویی بدجوری توی هوا پخش بود، مش صفر یک لحظه به ذهنش رسید برود از عابر بانک ده تومن را بگیرد و دو سیخ کباب بخرد و دلی از عزا درآورد، اما باز قیافه ی پیرمردِ برنده‌ی قرعه کشی بانک، آمد جلوی چشمش و بی خیالش شد.

شب، وقت برگشتن به خانه، «پیرزنِ چهاراه صمصامی» را دید، این اسم را مش صفر رویش گذاشته بود. پیرزنی که وقت تاریک شدن هوا می‌آمد به دیوار خیابان سمت چپ چهارراه تکیه می‌داد و چادرش را روی صورتش میکشید تا کسی نشناسدش، حرف هم نمیزد، اما همه می‌دانستند که مستحق هست و باید کمکش کنند، سالها بود که همانجا بود، آدمهایی که مسیر همیشگی‌شان از خیابان سمت چپ چهارراه صمصامی بود، حتما پیرزن را دیده بودند و بهش کمک کرده بودند، مش صفر هم حداقل هفته ای یکبار صدتومن دویست تومنی به پیرزن کمک می کرد، این بار چشمش که به پیرزن خورد، دستش را برد توی جیبش، یک دفعه یادش آمد که فقط پانصد تومن دیگر ته جیبش مانده که آن را هم باید بگذارد برای خرید بلیت اتوبوس! بعد به ذهنش رسید که برگردد و ده تومن را از عابربانک بگیرد، پانصد تومن را بدهد به پیرزن و با ده تومن هم چیزهایی برای خانه بخرد، هم بلیت اتوبوس! اما دوباره پشیمان شد، اگر کمی دندان روی جگر می‌گذاشت، احتمال داشت توی قرعه کشی برنده شود، آنوقت میتوانست به پیرزن بیش از این حرفها کمک کند، مثلا صد هزارتومن، یا شاید هم دویست هزارتومن، اصلا نذر کرد که اگر برنده شود، پانصد هزار تومنش را بدهد به پیرزن. بعد زیر لب صلواتی فرستاد و رد شد.

آن شب مش صفر قبل از خواب که البته فرصت چندانی هم نبود، چون آنقدر خسته میشد که خیلی زود خوابش میبرد، کمی راجع به برنده شدن فکر کرد و مقداری هم در مورد خرج کردن پولش رویا بافت. شب خواب دید که کسی دارد زنگ خانه‌شان را میزنند، محبوبه خانم بود که با هیجان میگفت از بانک تلفن کردند خانه‌شان و گفتند صفر ابراهیم زاده را میشناسد یا نه و بعد گفته اند که برنده ی ماشین شده است. آنقدر توی خواب هیجان زده شده بود که از صدای تپش قلبش از خواب بیدار شد. همه جا تاریک و ساکت بود، تنها صدای خس خس سینه‌ی زنش می‌آمد، سخت نفس می کشید، دلش سوخت، اما باید تحمل میکرد.

دو سه روز دیگر به همین منوال گذشت، مش صفر و زنش به بی پولی عادت داشتند، به قناعت، به ساختن، اما اگر پولی هم دستشان می آمد دریغ نمی کردند از هم، خرج میکردند و لذتش را می بردند. به همین خاطر چشم پوشی از این ده تومن کار ساده ای نبود، اگر چه که مش صفر میدانست این ده تومن به جایی نخواهد رسید و فوقش بشود یک کیلو شلغم، یک کیلو سیب زمینی و یک بسته سرماخوردگی بزرگسالان و کرایه ی دو سه روز رفت و آمدش به محل کار، اما با این حال انگار دائم با خودش در یک جنگ دائمی بود، روزی چندبار وسوسه میشد که برود عابر بانک و پول را بگیرد.

«دوشنبه» تازه یک موبایل خریده بود و کلی ذوقش را داشت، شماره‌اش را داده بود به مش صفر که بدهد به دخترهایش تا اگر کارش داشتند زنگ بزنند. یک ساعتی از کار نگذشته بود که موبایل  دوشنبه زنگ خورد، دختر مش صفر پشت گوشی بود، مش صفر سلام نکرده، صدای گریه ی دخترش را شنید، دلش ریخت، چندبار پشت سر هم گفت: چی شده، چی شده چی شده؟!! و دخترش میان بغض و هق و هق هایش گفت که شوهرش مفصل کتکش زده و کارشان به صدوده و کلانتری کشیده و الان هم لازم است که مش صفر برود آنجا تا این شوهرِ معتاد مفنگی فکر نکند دخترش بی کس و کار است. مش صفر تماس قطع کرده و نکرده داشت سفارشهایش را به دوشنبه می کرد و می گفت که چه کارهایی بکند و حواسش باشد به همه چیز!

توی کلانتری دخترش با صورتی کبود روی یکی از صندلیها نشسته بود و داماد معتادش روی یک صندلی دیگر، سکوت خفقان آوری حاکم بود، مش صفر از خودش بدش آمده بود، یادش آمد که چقدر این دختر را  دوست داشت، چقدر عزیز کرده بود این ته‌تغاری! اشکش داشت در می‌آمد، به خودش قول داد که اینبار حتما طلاق دخترش را می گیرد، اصلا بگذارد بماند توی خانه تا موهایش هم مثل دندانهایش سفید شود بهتر از زندگی با این بی مروت نیست!!

گویا دخترِ مش صفر هم طاقتش طاق شده بود دیگر دلش به طلاق راضی بود، تا کارشان توی کلانتری تمام شود، ظهر شده بود. با دخترش راهی خانه شدند، توی راه یادش آمد که چیز درست و حسابی توی خانه ندارند، این دختر هم اگر بیاید مادرش را توی آن وضع ببیند که ناراحت تر می شود، یادش آمد که دخترک، بچه که بود عاشق ماکارونی بود، به فکرش رسید توی راه ماکارونی و سویا بگیرد و بدهد به زنش تا برای دخترک ماکارونی درست کند. بعد یادش آمد که پول چندانی ندارد، بعدترش فکر کرد به ده تومن توی بانک، زیر لب فحشی داد به شانس و اقبال نداشته‌اش، انگار تسلیم شده بود و می‌خواست تکلیف ده تومن را روشن کند، به دخترک گفت: «همینجا وایسا برم اون‌ور خیابون از عابربانک پول بگیرم و بیام» دخترک توی این حال و هواها نبود، گیچ می‌زد، حواسش پی چیز دیگری بود. مش‌صفر کنار خیابان ایستاده بود تا ماشینها رد شوند، در همین حین داشت فکر می کرد که  تنها چهار روز دیگر مانده تا قرعه‌کشی  و کاش برمی‌گشت و می‌رفت از محبوبه‌خانم اینا پنج‌تومنی قرض می‌کرد، بعد فکر کرد که نه! شوهر محبوبه خانم بددهن است، ممکن بود چیزی بگوید بهش، پا شل کرد که قدم بردارد به سمت عابر بانک، هنوز یک قدم نرفته بود که صدای جیغ لاستیک و بوق ماشین پیچید توی سرش، بعد پرت شد گوشه‌ی بلوارگرمی خون، شقیقه‌هایش را گرفت و چشمهایش تار می‌داد، تنها از پشت پرده‌ی خون پسری را دید که از ماشینی قرمز رنگ، شبیه ماشین همان پیرمرد برنده‌ی قرعه‌کشی بانک، توی سر زنان پیاده می‌شد ...

 

 

 

 

 

 

 

«ماهی‌ها رو بذار توی ظرف و ببر سر میز. اون ماهی که بیشتر سرخ شده رو بذار واسه خودت! اگر خواستی یکی دیگه هم بهت میدم. اون زیتون‌ها رو هم ببر. راستی خرما یادت نره، می‌گن بعد از ماهی باید خرما خورد. سبزی پلو رو بریز توی اون دیس بلوره.»

زهرا، سرخوش، نان‌های بیات شده‌ را که شبیه ماهی بریده بودمشان، توی ظرف پلاستیکی قرمز رنگ چید و گذاشت توی سفره و سریع برگشت و گفت:« آبجی، حالا زیتون‌ها رو بده.»چشمهایش برق می‌زد دیگر حواسش به بوی ماهی خانه‌ی همسایه نبود.

 

شنبه 14 مرداد 1391

ارسال به 100 درجه کلوب دات کام

 

 

هر روز از مامان می‌پرسید: " واسه جهیزیه‌ی نسرین چقدر پول لازم داریم؟ "

مامان بهش گفته بود بعد از بابا  تو مرد این خونه‌ای ...

 

 

 

 

دختره لیسانس داره! قیافه‌اش هم بدک نیست، البته بگما، خیلی به دلم نیست، قدش کوتاس، دندوناش هم انگار یه کم نامرتبه! امروز که زنگ زدم، گفتن آخر هفته تشریف بیارید، مثل اینکه نظرشون مثبت بود، اما من گفتم هفته‌ی دیگه می‌آیم. گفتم حاج‌آقا مأموریت کاری داشتن، خارج از شهرن. دیروز سعید رو بردیم دکتر، یه قرص‌هایی بهش داده، دعا کن بتونه این زهرماری رو کنار بذاره و توی این یک هفته لرزش دستاش یه کم بهتر شه، این آخریا دیگه به جای شام و ناهار هم همین زهرماریها رو می‌خوره، تو که غریبه نیستی مادر، همه‌ می‌گن تا زن نگیره درست نمی‌شه، حالا دعا کن این یکی جور بشه!

 

 

 

 
 

مامانِ حمید امروز اومد مدرسه؛ اینقدر باکلاس بود که نگو، لباش قرمز، پشت چشماش از این رنگای خشکل داشت، موهاش زرد، مانتوش سفید، کفشاش تق تق صدا می‌کرد، دیگه با این مقنعه‌سیاه نیا مدرسه من؛ اصلا بذار خاله سمیرا بره کارنامه‌مو بگیره.

 

 

 

 

سه روز اول هفته جلوی درِ واحد روبرو یک صندل زنانه هست و یک کفش دخترانه صورتی، از پنجره اتاق من که کمتر از یک متر با پنجره اتاق آنها فاصله دارد، صدای شعر خواندن صاحب کفش صورتی می‌آید؛ «ما گلیم ما سنبلیم ما بچه های ....» سه روز آخر هفته به صندل زنانه و کفش دخترانه صورتی یک کفش مردانه هم اضافه می‌شود، سه روز آخر هفته، آخر شب‌ها از پنجره‌ای که کمتر از یک متر با پنجره اتاق من فاصله دارد، صدای گریه‌های صاحب صندل زنانه می‌آید که با هق‌هق می‌گوید: «حق من نبود ...»

تا حالا نه صاحب کفش صورتی را دیده‌ام نه صاحب صندل زنانه و نه کفش مردانه، تنها می‌دانم به فاصله یک متری از من دخترکی زندگی می‌کند که سه روز آخر هفته را با صدای هق‌هق‌ مادرش به خواب می‌رود....

 

 

ارسال به 100 درجه کلوب دات کام

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط goleh

 لیست مسابقات

آخرين بازي هاي اضافه شده در باشگاه بازي آنلاين کــومــه


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1398برچسب:, توسط goleh

 

ماشین و موتور

 
بازی آنلاین موتور تعادلی
موتور تعادلی 
تعداد بازديد : 1077 
بازی آنلاین مسابقه روستایی
مسابقه روستایی 
تعداد بازديد : 2037 
 

اکشن و جنگی

 
بازی آنلاین هلی کوپتر موشک انداز
هلی کوپتر موشک انداز 
تعداد بازديد : 1892 
بازی آنلاین دفاع از برج
دفاع از برج 
تعداد بازديد : 572 
بازی آنلاین electricman 2 hs - مرد برقی
electricman 2 hs - مرد برقی 
تعداد بازديد : 1458 
بازی آنلاین دفاع از قلعه
دفاع از قلعه 
تعداد بازديد : 693 
 

بازی فکری

 
بازی آنلاین gyroball
gyroball 
تعداد بازديد : 1753 
بازی آنلاین پازل بن تن - فکری
پازل بن تن - فکری 
تعداد بازديد : 3934 
بازی آنلاین بازی فکری مستطیل ها
بازی فکری مستطیل ها 
تعداد بازديد : 599 
بازی آنلاین ساخت راه آهن
ساخت راه آهن 
تعداد بازديد : 1697 
 

ورزشی

 
بازی آنلاین پرتاب بسکتبال
پرتاب بسکتبال 
تعداد بازديد : 1238 
بازی آنلاین بیلیارد حرفه ای, توسط goleh

نوشته شده در تاريخ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط goleh

نوشته شده در تاريخ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط goleh

نوشته شده در تاريخ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط goleh

 


 

یاکوزا، از نزدیک! 


 

آنتون کاسترز (Anton Kusters) عکاس مستند مشهور بلژیکی است، که لحظاتی خاصی از خانواده ی یاکوزا را ثبت کرده است، لحظاتی همچون خالکوبی رئیس شماره دو شینسکای، درآوردن یکی از اعضای خانواده از زندان، مراسم تدفین یکی از اعضا و چند تصویر دیگر.

اعضای یاکوزا  از نگاه خودشان گروهی انسان دوستانه هستند که به مردم کمک می کنن، ولی خیلی ها می دونن که یاکوزا در واقع نام یکی از بزرگترین گانگسترهای ژاپن است، که جرائم سازمان یافته ی بزرگی رو مرتکب شده، و افراد بسیار کمی جرأت داشته اند به این باند بزرگ نزدیک شوند.

آنتون کاسترز و برادرش، مالیک، جزو اولین هنرمندان خارجی هستند که توانستند در سال ۲۰۰۸ به این باند دعوت شوند، آنهم بعد از ۱۰ ماه مذاکره با چند تا از رهبران این باند از جمله شینسکای.

کاسترز به مجله ی Daily News می گوید ” لحظه ای نبود که بخواهم پروژه را تعطیل کنم، مثل یک تونل وحشت بود.”

حالا بریم سراغ عکسها:

یکی از مبارزان خیابانی یاکوزا، خالکوبی هایش را نشان می دهد.

 

 

یاماموتو کایچو،یکی از رؤسای شماره دو، در مقابل استاد خالکوبی “استاد هوری” دراز کشیده است، تا خالکوبی اش را کامل کند.

 

 

اعضا یاکوزا در یکی از خیابانهای کابوچیکو، یکی از مناطق چراغ قرمز(ممنوعه) در قلب شینجوکو، توکیو، ژاپن.

 

 

اعضای خانواده ی شینسکای در بیرون رستوران نگهبانی می کنند، تا رؤسا در داخل رستوران شام بخورند.

 

 

خالکوبی های سنتی ژاپنی، که بر روی بدن اعضای یاکوزا دیده می شود، به صورت دستی و با چند نوع سوزن نوک تیز انجام می شود.

 

 

نیتو سان، در عقب ماشین نشسته است. ماشین به سمت زندان نیگاتا در حرکت است، به پیشواز دوتا از اعضای یاکوزا که صبح از زندان آزاد می شوند.

 

 

اعضای جوان یاکوزا، هرروز صبح در کنار ساحل صف می کشند تا قبل از تمرینهای روزانه کمی تمرکز کنند. تمرینهای روزانه شامل مبارزات تن به تن، تمرین های حفاظتی، و مبارزه با چاقو می شود.

 

 

یکی از اعضا دوتا از بندهای قطع شده ی انگشت خودش را نشان می دهد. اعضای یاکوزا برخی اوقات بندهای انگشت خود را، به عنوان عذر خواهی بابت اشتباهاتشان قطع می کنند.

 

 

پدرخوانده، برای مراسم تشییع جنازه ی یکی از اعضای خانواده می رسد. دور و برش پر از محافظ است.

 

 

یکی از خاص ترین عکسهای گرفته شده توسط کاسترز، تصویری از یکی از اعضای یاکوزا است که به تازگی جان باخته است. سنت یاکوزا به هیچ وجه اجازه ی دیدن مردگان را به افراد خارج از خانواده نمی دهد.

 

 

آنتون کاسترز نزدیک به ۱۰۰ تصویر را در کتابش به نام “Odo Yakuza Tokyo” جای داده است.

 

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 ارديبهشت 1387برچسب:, توسط goleh

 


 

 ََعصبانی شدن راننده ها YLTEICZ

صورتی شدن ماشین ها LLQPFBN

سیاه شدن ماشین ها IOWDLAC

پرواز قایق ها AFSNMAMW

چاق شدن BTCDBCB

بدن سازی JYSDSOD

لاغر شدن KVGYZQK

؟ ASBHGRB

شورش در شهر BGLUAWML

هیچ وقت دستگیر نمیشوید AEZAKMI

همه با مایو میان تو خیابون CIKGCGX

همه جا پر از تبهکار میشود MROEMZH

همه نینجا میشن AFPHULTL

لباس سیاه BEKKNQV

خیابون پر از ماشین های قدیمی میشه BGKGTJH

خیابون پر از ماشین های سریع میشه GUSNHDE

ماشین ها پرواز میکنند RIPAZHA

؟ JHJOECW

جت جنگی JUMPJET

قایق KGGGDKP

ماشین ها با یک تصادف منفجر میشن JCNRUAD

همه ماشین ها نیترون داشته باشن COXEFGU

هنگام تصادف ماشین طرف مقابل پرواز میکنه BSXSGGC

نیمه شب XJVSNAJ

روشنایی ساعت 21:00 OFVIAC

هوای طوفانی MGHXYRM

هوای مه آلود CWJXUOC

پرش بلند LFGMHAL

سلامتی نامحدود BAGUVIX

اکسژن نامحدود CVWKXAM

چتر نجات AIYPWZQP

کپسول پرواز YECGAA

درجه تعقیب پلیس6ستاره میباشد LJSPOK

طوفان شن CFVFGMJ

حرکت سریع ساعت YSOHNUL

سریع شدن بازی PPGWJHT

کند شدن بازی LIYOAAY

مردم مسلح میشن AJLOJYQY

مردم به شما حمله میکنند BAGOWPG

؟ FOOOXFT

تانک AIWPRTON

ماشین 1 CQZIJMB

ماشین 2 JQNTDMH

ماشین 3 PDNEJOH

ماشین 4 VPJTQWV

ماشین 5 AQTBCODX

ماشین 6 KRIJEBR

ماشین 7 UBHYZHQ

ماشین گلف RZHSUEW

منفجر شدن ماشین ها CPKTNWT

فقط چرخ ماشین ها پیدا باشد XICWMD

افزایش مهارت در کنترل ماشین PGGOMOY

خود کشی SZCMAWO

همه چراغ ها سبز میشن ZEIIVG

اسلحه گروه 1 LXGIWYL

اسلحه گروه 2 KJKSZPJ

اسلحه گرو 3 UZUMYMW

250$+سلامتی کامل+ضد گلوله HESOYAM

افزایش تعقیببه 3درجه OSRBLHH

خالی شدن درجه تعقیب ASNAEB

روشن شدن هوا(هوای افتابی ) AFZLLQLL

بهترین اب و هوای افتابی ICIKPYH

هوای صاف ALNSFMZO

هوای بارانی AUIFRVQS

ضربه قوی IAVENJQ

هیچ وقت گرسنه نمیشوید AEDUWNV

اشوب در شهر IOJUFZN

هوای گرم PRIEBJ

صحنه اهسته MUNASEF

تیر نامحدود WANRLTW

افزایش دقت تیر اندازیدر هنگام رانندگی OUIQDMW

کاهش ترافیک شهر THGLOJ

پوشیدن لباس جدید FVTMNBZ

؟ SJMAHPE

؟ BMTPWHR

موشک ZSOXFSQ

همه اسلحه های هیتمن را داشته باشن OGXSDAG

هلیکوپتر EHIBXQS

موتور چهار چرخ VKYPQCF

18چرخ AMOMHRER

لودر OHDUDE

هواپیما AKJJYGLC

اتوموبیل بزرگ AGBDLCID

  

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط goleh

 جکی چان و جتجکی چان و جت لی



   
     
irannews24.ir
جکی چان: قطعا به ایران می‌آیم/من متعلق به کل جهان هستم!
290 × 207 - 48k - jpg
   
pixture.blogfa.com
عکسهای جکی چان | Jackie Chan
423 × 600 - 47k - jpg

biographicalmemoir.per...
زندگی نامه ی جکی چان - بیوگرافی.
234 × 344 - 12k - jpg
   
farhangnews.ir
جکی چان:آمریکا فاسد ترین کشور جهان است
403 × 600 - 22k - jpg

kyokushin-karate11.blo...
جکی چان
350 × 477 - 59k - jpg
   
elmpress.ir
جکی چان: قطعا به ایران می‌آیم جکی چان که برای رونمایی از فیلم جدید خود با ...
1280 × 960 - 
 

«جکی‌ چان‌» بازیگر معروف‌ فیلم‌های‌ اکشن‌ درسال‌ 1954 در هنگ‌ کنگ‌ به‌دنیا آمد. پدرش‌«چارلز چان‌» آشپز بود و مادرش‌ «لی‌لی‌ چان‌»در خانه‌های‌ مردم‌ کارگری‌ می‌کرد و بعدهابه‌عنوان‌ خدمتکار در سفارت‌ فرانسه‌ درهنگ‌کنگ‌ استخدام‌ شد. وضعیت‌ مالی‌ خانواده‌چان‌ آن‌قدر نامناسب‌ بود که‌ آنان‌ می‌خواستندجکی‌ 5 ساله‌ را در برابر 1500 دلار به‌ یک‌ دکترانگلیسی‌ بفروشند، اما از کارشان‌ منصرف‌ شدند وتصمیم‌ گرفتند برای‌ یافتن‌ کار بهتر به‌ استرالیامهاجرت‌ کنند. اما جکی‌ را در سن‌ هفت‌ سالگی‌ به‌یک‌ پانسیون‌ در هنگ‌ کنگ‌ فرستادند. او از هفت‌سالگی‌ به‌ مدت‌ ده‌ سال‌، یعنی‌ تا سال‌ 1917 نزداستادی‌ به‌نام‌ «یوشان‌ یوان‌» عملیات‌ آکروبات‌،کونگ‌فو، اپرای‌ چینی‌، پانتومیم‌ و آواز راآموخت‌. او همه‌ این‌ دروس‌ را در زمان‌ گرسنگی‌یاد می‌گرفت‌. 8 ساله‌ بود که‌ در فیلم‌ «هفت‌ شانس‌کوچولو» نقش‌ کوتاهی‌ را بازی‌ کرد. سپس‌به‌عنوان‌ بازیگر خردسال‌ در فیلم‌های‌ موزیکال‌هنگ‌ کنگی‌ فعالیت‌ داشت‌. او در دوران‌ کودکی‌در 11 فیلم‌ بازی‌ کرد. اولین‌ تجربه‌ بازیگری‌ وی‌در بزرگسالی‌ در سال‌ 1971 بود که‌ فیلم‌ «ببرکوچولوی‌ کانوتن‌» نام‌ داشت‌. در همین‌ سال‌ نزدوالدینش‌ به‌ استرالیا رفت‌ و در آنجا برای‌ کسب‌درآمد به‌ ظرف‌شویی‌ و بنایی‌ مشغول‌ شد. سپس‌ به‌هنگ‌کنگ‌ بازگشت‌ و در استودیوی‌ برادران‌ شاوبه‌عنوان‌ سیاهی‌ لشکر و بدل‌کار و رزمی‌ کاراستخدام‌ شد و برای‌ خود نام‌ هنری‌ «چن‌ یوان‌لانگ‌» را برگزید.او در سال‌ 1972 در فیلم‌ «مشت‌ خشم‌» که‌یکی‌ از فیلم‌های‌ مشهور بروس‌لی‌ بود، به‌عنوان‌بدل‌ کار بازی‌ کرد. البته‌ درصحنه‌ای‌ که‌مرتفع‌ترین‌ سقوط سینمایی‌ آسیا بود، جان‌ سالم‌ به‌در برد.سال‌ 1978، سال‌ اوج‌ موفقیت‌ جکی‌ چان‌بود. او در این‌ سال‌ در فیلم‌ پرفروش‌ «مار در سایه‌عقاب‌» و کمدی‌ کونگ‌فوی‌ «استاد هست‌» رابازی‌ کرد و خود را به‌عنوان‌ مشهورترین‌ ستاره‌هنرهای‌ رزمی‌ آسیا پس‌ از بروس‌لی‌ تثبیت‌ کرد.در سال‌ 1980 برای‌ اولین‌ بار در یک‌ فیلم‌آمریکایی‌ به‌ نام‌ «دعوای‌ بزرگ‌» ظاهر شد. درسال‌ 1986 سومین‌ فیلم‌ پرفروش‌ دهه‌ 80هنگ‌ کنگ‌ را با نام‌ «زره‌ خدا» بازی‌ کرد. درهمین‌ فیلم‌ بود که‌ هنگام‌ یک‌ بدل‌کاری‌ در زمان‌فیلمبرداری‌ در یوگسلاوی‌ سقوط کرد و استخوان‌جمجمه‌اش‌ خرد شد و تحت‌ عمل‌ جراحی‌ مغزقرار گرفت‌ و شنوایی‌اش‌ دچار مشکل‌ شد وجمجمه‌اش‌ برای‌ همیشه‌ سوراخ‌ ماند.او در سال‌ 1985 عاشق‌ زنی‌ شد، البته‌ اظهارعشق‌ او برای‌ دیگران‌ حادثه‌ ساز بود، زیرا یک‌دختر ژاپنی‌ بعد از این‌که‌ فهمید جکی‌ چان‌می‌خواهد ازدواج‌ کند خود را زیر قطار انداخت‌و خودکشی‌ کرد. دختر دیگری‌ وارد دفترجکی‌چان‌ شد و مقداری‌ سم‌ خورد و جان‌ خودرا از دست‌ داد، او پس‌ از مدتی‌ با یک‌ دخترهنگ‌کنگی‌ ازدواج‌ کرد که‌ ثمره‌ این‌ ازدواج‌پسری‌ به‌ نام‌ «جی‌ سی‌ چن‌»است‌، او پسرش‌ را سه‌یا چهار بار در سال‌ می‌بیند، زیرا جکی‌ چان‌آن‌قدر مشغول‌ کارهای‌ خود می‌باشد که‌ وقت‌دیدن‌ پسر و همسرش‌ را ندارد.جکی‌ چان‌ در سال‌ 1995 در هنگام‌ بازی‌ درفیلم‌ «غرش‌ در برانکس‌» مچ‌ پایش‌ شکست‌، حتی‌در حادثه‌ 11سپتامبر 2001 که‌ برج‌های‌ دوقلوی‌سازمان‌ تجارت‌ جهانی‌ با خاک‌ یکسان‌ شد، نزدیک‌بود جان‌ خود را از دست‌ بدهد. او قرار بود روزحادثه‌ در این‌ برج‌ نقش‌ یک‌ شیشه‌ پاک‌ کن‌ را ایفاکند، اما برنامه‌ فیلمبرداری‌ لغو شد و جان‌ جکی‌چان‌ به‌ این‌ ترتیب‌ نجات‌ یافت‌. او تاکنون‌ در بیش‌از 150فیلم‌ بازی‌ کرده‌ است‌. این‌ مرد 175سانتی‌ و 68 کیلویی‌ با 50 سال‌ سن‌ و هیکلی‌عضلانی‌، هنوز قدرت‌ حرکات‌ رزمی‌ را دارد ومانند یک‌ جوان‌ به‌حرکات‌ «کونگ‌ فو»می‌پردازد   جکی‌ چان‌ هنرپیشه‌ فیلم‌های‌ اکشن‌ سینمای‌آمریکا، از سوی‌ سازمان‌ ملل‌ متحد به‌عنوان‌ سفیرحسن‌ نیت‌ صندوق‌ حمایت‌ از کودکان‌بی‌سرپرست‌ (یونیسف‌) و انجمن‌ کمک‌ به‌ کودکان‌مبتلا به‌ بیماری‌ ایدز این‌ سازمان‌ انتخاب‌ شد. او که‌ یکی‌ از موفق‌ترین‌ هنرپیشه‌های‌ آسیایی‌حاضر در هالیوود به‌ شمار می‌رود، سفیر حسن‌نیت‌سازمان‌ ملل‌ شده‌ است‌.جکی‌ چان‌ یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ پیراهن‌ و بلوزمردانه‌ تاسیس‌ کرده‌ است‌. نام‌ خط تولید لباس‌مردانه‌ وی‌ متشکل‌ از دو حرف‌ نام‌ خود او می‌باشدو برروی‌ پیراهن‌های‌ شرکت‌ تولیدی‌ جکی‌ چان‌طرحی‌ از اژدهای‌ چینی‌ حک‌ شده‌ است‌. او در روز افتتاح‌ شرکت‌ تولیدی‌اش‌ چندین‌پیراهن‌ به‌ هنرمندان‌ هالیوودی‌ هدیه‌ داد.جکی‌چان‌ می‌گوید: می‌خواهد همه‌ طرح‌های‌بلوزهایش‌ برگرفته‌ از معیارها و آداب‌ و سنن‌ چینی‌باشد و از تصاویر غربی‌ استفاده‌ نکند.البته‌ او قصد ندارد، هنربازیگری‌ را کنار بگذاردبلکه‌ در کنار بازیگری‌ و ارائه‌ هنرهای‌ رزمی‌ قصددارد با کارهای‌ تولیدی‌ برای‌ زمان‌ بازنشستگی‌اش‌به‌ فکر باشد.

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 زندگی نامه کامل ساسی مانکن

 

 

 

اسمش ساسان هست…فامیلیش حیدری…لقبش رو هم که همه میدونن:ساسی مانکن…
بیوگرافی ساسی مانکن
الان دانشجوی رشته ی مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد هست…۲۱ سالشه…

رپ خوندن رو از ۱۷ سالگی شروع کرده و استارت کار حرفه ایش با آهنگ مغرور نیستم بوده…حتما آهنگ پارمیدا رو همتون شنیدین و کلیپش رو هم از شبکه های موزیک دیدین…به نظر ساسان کلیپ پارمیدا زیاد بد نشده…

خونه ی ساسان تو زعفرانیه هست!!!یه داداش داره…رنگ مورد علاقش آبی کمرنگ هست…

در بین رپرها از کار حسام استپس خوشش میاد و از آر اند بی خون خاصی خوشش نمیاد…

نکته ی جالب درمورد ساسان وقتی معلوم میشه که در مورد دوست اسم دوست دخترش ازش سوال میکنی!!!چون در جوابت میگه که اسم کدومشون رو بگم؟؟؟؟!!!!!!!!

بله…از زیر زبون این آقا سامان اسم سه چهار تا از این دخترا رو بیرون کشیدیم…اول از همه گفت پگاه…انگار این پگاه خانوم یه چیز دیگست…بعد کم کم میرسیم به هانا و سارا و آخر سر هم آیسان خانوم…


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 حسین مختاری ملقب به مخته که لقبش رو از رو فامیلیش برداشته در 31 شهریور 1366 در شهر

 

اندیمشک در خانواده ای کاملا بازرگان متولد شد. پدرش از بازرگانان اهوازی و مادرش اهل دزفول بود.با

 

اینکه متولد اندیمشک بود ولی پس از مدتی برای کار در بخش موزیک رپ به اهواز آمد و باید بگم چون

 

با ساسی مانکن فامیل بود از ابتدا با او و با آهنگ داف هلندی شروع به کار کرد.حسین هم اکنون در

 

 تهران هست و دانشجوی رشته مهندسی مکانیک هم می باشد.حسین با استودیو مانی لایو تهران قرداد

 

رسمی بست و از سال 86 که به دلایل نامشخصی از ساسی مانکن جدا شد شروع به کار با این استودیو

 

کرد.حسین به مدت شش سال است که موزیک رپ میخواند و به گفته خودش بهترین کارش برگرد با

 

 اشکان و اشکان کول بوده است. باید بگم که اشکان پسر دایی حسین مخته هست. او ابتدا با ساسی

 

مانکن در گروه پچه های اهواز عضو بود اما پس از مدتی به دلیل ناکامی مجبور به ترک آنها شد و با

 

گروه 021 همکار شد. غذای مورد علاقه اش ماکارونی و بازیگر مورد علاقه اش شیلا خداداد است.

 

حسین از میان رپ خوانها از حسام استپس و حسین ابلیس خوشش می آید. البته باید بگویم که حسین

 

 پرسپولیس هم هست و شاید این دلیل جدایی او از ساسی مانکن است چون ساسان استقلالی است. کلیپ

 

 های حسین مخته هم که با آهنگ پارمیدا شروع شد توسط محسن باقی-نیما شالیکار و سعید مدرس

 

 ساخته میشود. او به دلیل کار در عرصه ی زیر زمینی تاکنون آلبومی نداده است.


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 .نام :حسین

.فامیل:موسوی

.ملقب به :تهی

.متولد 6 بهمن 1364

.دانشجوی مهندسی کامپيوتر

.غذای مورد علاقه: قرمه سبزی

.رنگ مورد علاقه: مشکی و سبز


** {بیوگرافی حسین تهی از زبان خودش} **


"خودت را معرفی کن:
من حسین هستم متولد1364 با لقب تهی شروع کردم وبا همین هم تموش میکنم

 

ازکی به رپ علاقمند شدی؟
من ازسال 79 به رپ علاقه شدیدی پیداکردم چون ازسبک و طرزبیان جملات توی آهنگایی که سبک رپ دارن خیلی خوشم میومد ودوست داشتم بشتربا این سبک اشناشم

 

بیوگرافی حسین تهی

 

ازکی شروع کردی به رپ خوندن؟
اواخر سال81بود که من شروع کردم به رپ کردن اما کارهامومن توخونه وفقط برای خودم میخوندم واصلا قصدبیرون دادن وحتی گذاشتن آهنگا روی سایتو نداشتم مثلا ازآهنگای ریکورد شده تو خونه تااونجایی یادمه میتونم :ادعای باحالی _ دیس فتال و...... میتونم اسم ببرم که فقط برای خودم بود وهیچکدومشون هیچ جا پخش نشد


چه کسایی رو تو رپ فارسی قبول داری؟
شایان_بکس زدبازی _رضاپیشرو_ابلیس_هیچکس و امزیپرو حمید دیو

 

خارجی ها کی؟
puff dady,b.i.g,2pac,snoop dogg, ۵۰cent,eminem,fat joe


قصدت ازخوندن آهنگ فساد چی بود؟
داستانش طولانی ولی مختصر توضیح میدم.من اول قرار بود آهنگ << رسم بازی زندگی >> رو باحسین ابلیس بخونم اما به دلایلی نشد و حسین اونوبا کیلر خوند بعداز اون کار من به حسین پیشنهاد دادم اهنگ فساد رو باهم بخونیم واونم قبول کرد هدفمون هم این بود که آقاجامعه رو فسادبرداشته یه تکونی بخورین.با اینکه روش وقت کمی گذاشتیم اما خیلی خدا شد

 

بیوگرافی حسین تهی


خیلی هامیگن توبی تربیت هستی ناراحت نمیشی؟
نه چون هستم(می خنده) خوب بی تربیتی واقعیته وجزیی ازرپ منم پسر پیغمبر نیستم عزیزم

 

آیدیت چیه؟
من اصولا فقط سالی یکی دوبار آن میشم ولی اینم آیدیم:rap_tohi

 

حرف اخرت؟
اینکه رپرهای جدید هرچی میخونن فقط رپ رو خزز نکنن و چاقالا همه رقاص شن(می خنده) بای...

 

بیوگرافی حسین تهی

________________________________________________
 

آهنگ های تهی عبارتند از :

این چیه....... Tohi
سر به هوا (رمیکس) .......... Tohi Ft Ashkan
ترشیدی .......... Tohi Ft Ashkin (0098) Ft Amir Shahriyar
سر به هوا .......... Tohi Ft Ashkan
پیشی .......... Tataloo Ft Tohi
راست میگن .......... Tohi Ft Shervin
خانوم خشکله .......... Afshin Ft Tohi
گیر میدادی .......... Afshin & Amir Ali Ft Tataloo & Tohi
میشنوم میگی .......... Tataloo Ft Tohi & P.O.M
زنجیر .......... Tohi Ft Tataloo
غیر مستقیم .......... Tataloo Ft Tohi & Rezaya & 2afm & Tomeh
آقا جون (رمیکس) .......... Tohi Ft Ammin
اینترو .......... Tataloo Ft Tohi
برو از پیش من 2 .......... Tataloo Ft Tohi & Sharpin & 2afm & Rezaya & Tomeh
من و اون .......... Tataloo Ft Tohi
بغض.......... Tohi
الو منم .......... Tohi Ft Tataloo & Kayot
آقا جون .......... Tohi Ft Ammin
دستمال جیبی .......... Tohi Ft Motlagh & Darvish
بشین کنارم .......... Tohi Ft Tataloo & Shahkar
گربه نره .......... Tohi Ft Tataloo & Tomeh
1001 شب .......... Tataloo Ft Eblis & Tohi & & Enzo
باغ وحش .......... Tataloo Ft Pishro & Felakat & Tohi & Tomeh
نرو .......... Roozbeh Ft Eblis & Tohi
برو از پیش من .......... Roozbeh Ft Tataloo & Pishro & Tohi
بشقاب .......... Tighe Ft Tataloo & Tohi
پانتومیم .......... Tohi Ft Asir & Emperator
بگو سلام .......... Pishro Ft Tohi
رقص اندام 2 .......... Tohi Ft Eblis
رقص اندام 1 .......... Tohi Ft Pishro
ایران .......... Eblis Ft 2afm & Tohi
Eblis Ft Yar2 & Tohi ..........دافینگ
3 نقطه .......... Tohi Ft Atom & 2afm
تشکر سرخ پوستی
فاگور (تبلیغاتی)
کل بسه
Tohi Ft Ashkan Doggy .......... Rename
جنگ .......... Eblis Ft Tohi & 2afm
فساد .......... Eblis Ft Toh




نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 

زباله کد های تقلب سرقت5(سن آندریاس)

کد تقلب جی تی ای سن آندریاس

سلاح نوع اول :lxgiwyl
سلاح نوع دوم :kjkszpj
سلاح نوع سوم :uzumymw
خون,پول ,زره :hesoyam
جان بی نهایت :baguvix
اکسیژن بی نهایت :cvwkxam
بیشترین عضلات :jysdsod
بیشترین مهارت در اتفاده از سلاح :ncsgdag
لاغر شدن :kvgyzqk
چاغ شدن :btcdbcb
چتر نجات :aiypwzqp
پلیس دنبالت نمی آید :aezakmi
بی نهایت شدن تیر :wanrltw
پرش بلند :kangaroo
تمام چراغ راهنما ها سبز میشن :zeiivg
ماشین ها پرواز می کنند :ripazha
قایق ها پرواز می کنند :afsnmsmv
جت جنگی :jumpjet
هلیکپتر جنگی :ohdude
تانک :aiwprton
قایق موتوری :kgggdkp
همه ماشین ها دارای نیتروژن :coxefgu
پر شدن ماشین مدل پایین :bgkgtjh
پر شدن ماشین مدل بالا :gusnhde
بازی کند می شود :liyoaay
بازی تند می شود :ppgwjht
متوقف کردن زمان :ysohnul
هوا آفتابی :afzllqll
هوا گرم :icikpyh
هوا ابری :alnsfmzo
هوا بارونی :auifrvqs
هوا مه آلود :cfvfgmj
هوا نصف شب jvsnag
ساعت 21:00 : Ofviac
هوا طوفانی :mghxyrm
طوفان شن :cwjxuoc
کوله پشتی جت دار: Yecgaa
در صورت بر خورد,ماشین مقابل منفجر می شود:jcnruad

 

 
  اسلحه ، جون ، زره و پول http://p30stan.parsiblog.com  

 LXGIWYL سلاح های پیشرفته 
 PROFESSIONALSKIT = سلاح های نمیه پیشرفته 
  UZUMYMW سلاح های معمولی 
 HESOYAM = خون,جون,پول 
 BAGUVIX = جون بی نهایت 
 CVWKXAM = اکسیژن نامتناهی 
  ANOSEONGLASS نمی دونم خودتون بزنید 
 FULLCLIP مهمات نامتناهی

 
 
 پلیس ، سیستم آمار و دار و دسته ها http://p30stan.parsiblog.com  

 TURNUPTHEHEAT = بالا بردن سطح کاری دو ستاره 
 TURNDOWNTHEHEAT = پاک کاری سطح 
 BTCDBCB = چاقی 
 BUFFMEUP = حداکثر عضله 
 KVGYZQK = لاغر 
 AEZAKMI = پلیس ها بهتون کاری نمی دن 
 BRINGITON = شش ستاره پلیس سطح 
 WORSHIPME = حداکثر احترام 
 VKYPQCF = حداکثر استامینا 
 PROFESSIONALKILLER = کشنده حرفه ای 
 NATURALTALENT = حداکثر مهارت خودرو

 
  فرود اشیاء از آسمان
 http://p30stan.parsiblog.com  

 AIWPRTON = افتادن Rhino   
 OLDSPEEDDEMON = افتادن  Bloodring 
 JQNTDMH = افتادن ماشین نمی دونم چی!
 VROCKPOKEY = افتادن Racecar 
 VPJTQWV = افتادن Racecar 
 WHERESTHEFUNERAL = افتادن Romero 
 CELEBRITYSTATUS = افتادن استرچ 
 TRUEGRIME = افتادن Trashmaster 
 RZHSUEW = افتادن لو لو 
 JUMPJET = افتادن جت 
 KGGGDKP = خودتون امتحان کنید 
 AIYPWZQP = چتر نجات 
 ROCKETMAN = Jetpack 
 OHDUDE = تخم ماهی شکارچی 
 FOURWHEELFUN =افتادن چهارتایی 
 AMOMHRER = افتادن تانکر کامیون
 ITSALLBULL = افتادن بوادوزر 
 FLYINGTOSTUNT = افتادن هواپیمای شیرین کاری 
 MONSTERMASH = افتادن هیولا!

 
  وسایل نقلیه http://p30stan.parsiblog.com  

  CPKTNWT = منفجر کردن همه ماشین 
 WHEELSONLYPLEASE = ماشین نامرئی 
 STICKLIKEGLUE = نمی دونم! 
 ZEIIVG = تمامی چراغ سبز 
 YLTEICZ = رانندگی خطرناک 
 = LLQPFBN ترافیک صورتی 
 = IOWDLAC ترافیک سیاه 
 FLYINGFISH = پرواز قایق 
 EVERYONEISPOOR = ترافیک ماشین سبک است 
 EVERYONEISRICH = ترافیک ماشین می باشد 
 CHITTYCHITTYBANGBANG = پرواز ماشین 
 JCNRUAD = آشوب شهری 
 SPEEDFREAK = همه خودروها نیترو 
 BUBBLECARS = مربوط به ماشین
 OUIQDMW = هدف گیری حین رانندگی 
 GHOSTTOWN = کاهش ترافیک 
 FVTMNBZ = ترافیک وسایل نقلیه کشور است 
 BMTPWHR = Peds و وسایل نقلیه کشور

 
  داستان http://p30stan.parsiblog.com  

 SPEEDITUP = سریع ترکردن داستان 
 SLOWITDOWN = کندتر کردن داستان 
 AJLOJYQY = با Peds حمله به یکدیگر ، گرفتن باشگاه گلف 
 BAGOWPG = ! 
 FOOOXFT = همه مسلح است 
 GOODBYECRUELWORLD = خودکشی 
 = BLUESUEDESHOES الویس در همه جا
 BGLUAWML = Peds حمله به شما با استفاده از سلاح ، راکت پرتاب 
 LIFESABEACH = ساحل حزب 
 ONLYHOMIESALLOWED = اعضا باند همه جا 
 BIFBUZZ = دسته های خیابانی 
  NINJATOW = تم نینجا 
 BEKKNQV مربوط به آهن ربا 
 CJPHONEHOME = تلفن خانوادگی سی جی 
 kangaroo = پرش مگا 
 STATEOFEMERGENCY = نحوه شورش 
 CRAZYTOWN = تغییر قیافه 
 SJMAHPE = ؟
 ROCKETMAYHEM = هر کس سوار (موشک)

 
  آب و هوا و ساعت
 http://p30stan.parsiblog.com  

 PLEASANTLYWARM = هوای آفتابی 
 = TOODAMNHOT هوای خیلی آفتابی 
 = ALNSFMZO هوای صاف 
 AUIFRVQS = هوای بارانی 
 CFVFGMJ = مه آلود آب و هوا 
 YSOHNUL = سریع تر ساعت 
 = NIGHTPROWLER همیشه نیمه شب 
 OFVIAC = آسمان نارنجی 21:00 
 SCOTTISHSUMMER = باران 
 CWJXUOC = طوفان شن


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 

 _ترکه داشته کباب درست میکرده میبینه یه گربه داره نگاش میکنه... داد میزنه آی بلال... شیربلال...

 


 


 

_ شرکت مخابرات قزوین اعلام میکنه به مدت ده روز همه موبایلها روی ویبره میباشند...به همشهریان عزیز پیشنهاد میشود موبایل خود را در ... خود گذاشته و از خدمات ما لذت ببرند!!!

 


 


 

_ ترکه تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه دوستاش بهش میگن جواب خیاره ولی زود نگو که تابلو بشه ،میگه باشه... خلاصه مسابقه شروع میشه ترکه سوال اولی میپرسه تو جیب جا میشه؟ میگن نه... ترکه میگه عجب خیار گنده ای!!!

 


 

_ ترکه دوقلو گیرش میاد به دکتره میگه ارزون حساب کن جفتشو ببریم!!!

 


 


 


 

_ ترکه ماشینشو از پلاک میشسته میگن چرا از اینجا شروع میکنی به شستن؟؟؟ میگه آخه دفه قبل از سقف شستم به پلاک که رسیدم دیدم ماشین خودم نیست!!!

 


 


 

_ترکه داشته کباب درست میکرده میبینه یه گربه داره نگاش میکنه... داد میزنه آی بلال... شیربلال... 

 


 

_ترکه میره کنسرت ابی وقتی کنسرت تموم میشه هرکی یه چیزی میگفته...یکی میگفته ابی صداتو...یکی میگفته ابی نفستو...ترکه هم واسه کم نیاره میگه ابی ننتو!!!

 


 

_ ترکه میره مسابقه اسب سواری ببینه بعد از یه مدت یهو میره تو فکر میگه ای دل غافل...کاش تحصیلاتمو ادامه داده بودم حالا...

 


 

_ ترکه از بغل یه گاو رد میشه گاوه میگه مااااا...ترکه میگه ما بیشتر!!!

 


 

_ ترکه تعویض روغنی میزنه بعد از یه مدت ورشکست میشه...میدونید چرا...تو طبقه سوم یه پاساژ زده بوده!!!

 


 

_ ترکه آتیش میگیره میمیره تو نظریه پزشک قانونی نوشته بوده ۵% سوختگی،،،٩۵% شکستگی!!! تحقیق میکنن میبینن با بیل خاموشش کرده بودن!!!

 


 

_ به یه معتاد میگن با ۴۵_۴۶_۴٧ جمله بساز میگه چلا پنجه میکشی، چلا شیشه میکشی، چلا هف نمیزنی!!!

 


 

_ ژاپنیه میاد ایران تو خیابون با دست جلو تخمشو گرفته بوده میگن چرا همچین کردی؟؟؟ میگه شنیدم ایرانیا تخمه ژاپنی خیلی دوس دارن!!!

 


 

_ترکه میره کارواش میگن پس ماشینت کو؟؟؟ میگه نزدیک بود پیاده اومدم!!!

 


 

_ اصغر رشتی دم مرگش به زنش میگه اگه بعد مرگم بهم خیانت کنی تنم تو قبر میلرزه...چند وقت بعد میاد به خواب زنش زنه میگه چه خبر میگه کره خر تو اون دنیا بهم میگن اصغر ویبره!!!

 


 

_ به ترکه میگن یه پیغمبر نام ببر که با س شروع میشه؟؟؟ میگه سوج!!! میگن والا تو ١٢۴٠٠٠ پیغمبر سوج نداریم که...ترکه میگه به خدا خودم دیدم پشت یه تریلی نوشته بود یا سوج!!!

 


 

_ ترکه تو قزوین میگوزه قزوینیا میدون دنبالش و ترکه فرار میکنه بالاخره خسته میشه وامیسته میگه چیه؟ چی میخواین ازم؟؟؟ میگن هیچی...بوق زدی باید سوار کنی!!!

 


 

_ ازدواج آدم و هوا رو هیچکس ندیده...تو هیچ دفتری هم ثبت نشده... تازه اون موقه آخوند هم نبوده عقدشون کنه...بدبختا همه مون تخم حرومیم!!!

 


 

_ به قزوینیه میگن بزرگترین سد دنیا کدومه؟؟؟ میگه شلوار لی!!!

 


 

_ اعضائ تیم منتخب قزوین اعلام شد: الیور کان، کان ناوارو، بیشکان، اوکان، کان بیاسو،  کان تونا، کانچیچ، کانو، کانیزارن، کانیکیا، کانتلا...مربی: محمد دادکان!!!

 


 

_ ترکه یه روباه مرده میبینه میگه خوب شد مرده وگرنه گولم میزد!!!

 


 

_ ترکه میزنه رو شکمش میگه تاکی من کار کنم تو بخوری؟؟؟ شکمش میگه میخوای من کار کنم تو بخوری!!!

 


 

_ شیرازیه میره خونه خدا میزنه زیر گریه و توبه میکنه میگه خدایا من دیگه واسه ترکا جوک نمیسازم...همونموقه یه ترک میزنه روو شونش میگه ببخشید قبله کدوم طرفه!!!

 


 

_ ترکه میره خواستگاری میگن خونه داری؟؟؟ میگه نه ولی بچه ها گفتن زن از تو خونه از ما!!!

 


 

_ رشتیه میره خونه میبینه زنش با یه مرد نشستن...لامپو خاموش میکنه میاد بیرون میگه جواب ابلهان خاموشیست!!!

 


 

_ رشتیه به دوستش میگه یه جایی سراغ دارم شام میدن، مشروب میدن، حال میدن، جای خواب میدن تازه آخرش ده هزار تومن هم میدن!!! دوستش میگه کجاست خودت رفتی؟؟؟ میگه من نه خانومم رفته بوده!!!

 


 

_ رشتیه به دوستش میگه چقدر این ترکا خرن... دوستش میگه آی گفتی ما یه همسایه ترک داریم یک ساله نتونستم حالیش کنم بابا این زنه منه!!!

 


 


 

_ ترکه داشته با سرعت تمام تو اتوبان شیراز-فیروزآباد میرفته که یهو رادیو اعلام میکنه رانندگان عزیز مواظب باشند یک خودرو در لاین مخالف با سرعت درحال حرکت میباشد...ترکه همینجور که فرمونشو اینور اونور میکرده میگه لامصب یکی دوتاهم نیستن!!!

 


 

_به لره میگن گوز چه شکلیه؟ میگه حلقه ای!!! میگن چرا حلقه ای؟ میگه آخه هروقت زنم میگوزه میندازه گردن من!!!

 


 

_به ترکه میگن یه جمله بگو که توش سه تا دروغ باشه؟ میگه>دانشگاه آزاد اسلامی

 


 

_به شیرازیه میگن راسته که شیرازیا وقتی دوکلمه حرف میزنن یکیش فحشه؟؟؟ میگه کدوم کره خری گفته!!!

 


 

_ترکه مسافرکش میشه یه روز یه زنه بهش میگه آقا امیرکبیر میرید؟؟؟ ترکه میگه ملومه که میرید اگه نمیرید که میترکید!!!

 


_ترکه تو خیابون میرفته یهو یه خر میفته دنبالش...ترکه همینطور که فرار میکرده میگه تو دیگه کی هستی؟؟؟ خره میگه هااااااا من وجدانت بیدم!!!

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 

 یک بار یک منگول میره قبرستان می بینه همه ی مرده ها سر قبر هایشان نشستن اون مرده ها می پرسه چرا سر قبر ها تون نشستین مرده ها می گن اخه سوال های شب اول قبر لو رفتن باید تا فردا شب صبر کنیم.

 


 

یه روز یک منگول زیر یک خره خوابیده بوده ازش می پرسنداینجاچکارمی کنی میگه پدرم وصیت کرده زیرسایه عموت باش.

 


 

یک منگول با زیرشرواری میره مسافرت میگه همه ایران سرای من است.

 


 

یه منگول ماکسیما میخره پشتش خورجین میزاره.

 


 

منگول میره بقالی،‌ می‌بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست!میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟

 


 

یک روز به یک منگول میگن کجا به دنیا اومدی میگه از لپ لپ در اومدم.

 


 

تلوزیون داشته گل خداداد رو به استرالیا نشون میداده منگول نگاه میکرده.دوسه بارکه صحنه آهسته رونشون میده منگول شاکی میشه/میگه :حالا انقدر نشون میده تا دروازه بان بگیردش.

 


 

یک روزیه منگول به یک مردی بر میخوره میگه اگر بگی چه میوه ای تو دست منه وچند تاست هر چهار تا سیب رو بهت میدم .

 


 

منگول تو دست شویی بی هوش میشه…وقتی به هوش میاد میگه من کییم اینجا کجاس کی منو ریده…

 


 

یک روز یک منگول کفترهاش گم می شن تو روزنامه آگهی میده بیه…..بیه….

 


 

یه روز یه منگول تلویزیون رنگی دستش بود داشت رد میشود به مردم تو خیابان گفت کنار کنار رنگی نشید.

 


 

دو تا منگول میرن قله اورست رو فتح کنن وسط راه سردشون میشه برای اینکه گرمشون بشه به خودشون تلقین میکنن هوا گرم. بعد از ۱ هفته روزنامه ها تیتر میزنن ۲ منگول در ارتفاعات هیمالیا بر اثر گرمازدکی جان دادن.

 

یه منگول میفته داخل چاه داد میزنه کمک یه نفر طناب میندازه پایین ترکه رو میکشه بالا میبینه مرده بعدا معلوم میشه طناب رو بسته دور گردنش.

 


 

منگول میگن نظر شما راجع به ازدواج فامیلی چیه؟

 

میگه : چیز خوبیه , ازدواجای خونواده ی ما همشون فامیلی فامیلی بودن , مثلا داییم , زن داییمو گرفت , عموم زن عمومو گرفت.

 

منگول  میره لباس فروشی،‌میگه:‌ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه:‌بعله. منگول میگه: بی‌زحمت دونخ بدین!!!

 


 

منگول مهم میشه زیرش خط میکشن، تو امتحان میاد!!!

 


 

از منگول میپرسن: چند تا بچه داری؟ ۴ تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: ۳ تا!! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که ۴تاست؟ منگول انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!!!

 

منگول لب دریا نشسته بوده یه دفعه یه زن خوشگل شنا کنان میاد پیشش وبهش چشمک میزنه. منگول میگه: جل الخالق! ما اسب‌ماهی دیده بودیم، سگ‌ماهی دیده بودیم، فیل‌ماهی‌دیده بودیم، اما دیگه . .ده‌ماهی ندیده بودیم!!!

 


 

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

 

 یه روز یه لره می افتد توی چاه میگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو می گه «

 


 

تکـون بخوری با لگد می زنم توکمرت

 


 

...................................................................

 


 

به یه غضنفر می گن چرا میری سربازی ، میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

 


 

به غضنفر میگن: دو دو تا؟ میگه: بیخیال. کلمه بگو جمله بسازم

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر آنتی بیوتیکشو سر وقت نمیخوره، ازش میپرسن چرا؟ میگه: میخوام میکروبها رو  «

 


 

غافلگیر کنم

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر میره لایه ازون رو بدوزه، اما بر نمیگرده. میبینن لایه ازون رو از بیرون  «

 


 

دوخته

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر کیس کامپیوترشو می بره نمایندگی میگه: آقا این این خرابه می پرسن چرا؟ «

 


 

جواب میده: چند روزه جا لیوانیش بیرون نمی آد

 


 

...................................................................

 


 

زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خونه اونایی هم که دارن گذاشتن رو  «

 


 

پشت بوم

 


 

...................................................................

 


 

می دونی چرا دوتا ترک نمی تونن کنار هم بخوابن ؟ برای اینکه تا صبح دعوا می کنن که  «

 


 

کی وسط بخوابه

 


 

...................................................................

 


 

ترکا زنگ می زنن قم. می گن: یه امام جمعه برامون بفرستید. قمی ها می گن: امام  «

 


 

جمعه قبلی چی شد ؟؟ ترکا می گن: اونو کشتیم امام زاده درست کردیم

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر میگن اگه دنیار رو بهت بدن چه کار میکنی میگه میفروشمش میرم خارج

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکشه میره مرحله بعد. «

 


 

از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. «

 


 

فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما

 


 

...................................................................

 


 

به یه غضنفر میگند چرا قبض اب وبرق را دوست داری میگه  «

 


 

چون پشت اون نوشته مش ترک گرامی

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر با کُت وزیر شلواری تو خونشون نشسته بوده. ازش می‌پرسند: «

 


 

واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد! میپرسن:

 


 

پس چرا دیگه زیر شلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. غضنفر  «

 


 

میگه: ببخشید میشه جمع‌تر وایسین نون به ما هم برسه

 


 

...................................................................

 


 

لره یه بسته هزار تومنی میشمره 25 تومن کم میاره

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه

 


 

...................................................................

 


 

 

 


 

به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ «

 


 

میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر عاشق می شه روی در خونشون تابلو می زنه بزودی  «

 


 

در این مکان عروسی برگزار می شود

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر تو خواب دعواش می شه شب بعد با بچه محلاش می خوابه

 


 

یه روز تو جشن عروسی یه لوره یه نفر مدل هلیکوپتری مى رقصه یارورو جو   «

 


 

میگیره آر پی جی میزنه

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر کدو تنبل میخره میگذاردش کلاس تقویتی

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر تو جوی آب تف میکنه میره دنبالش پاشو بگذاره روش

 


 

غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه

 


 

...................................................................

 


 

یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن «

 


 

بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی «

 


 

بلال شیر بلاله

 


 

...................................................................

 


 

غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در

 


 

...................................................................

 


 

به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام «

 


 

درسمو ادامه بدم

 


 

...................................................................

 


 

یه غضنفر میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن... «

 


 

60تاشون حالیش میکردن

 


 

...................................................................

 


 

به لره می گن اگه آب نبود چی می شد؟ می گه ما شنا یاد نمی گرفتیم   «

 


 

در نهایت خفه می شدیم می مردیم

 


 

...................................................................

 


 

لره باباش می میره دوستاش میان بهش تسلیت میگن. لره احساساتی میشه میگه   «

 


 

ایشاالله ختم باباتون جبران کنم

 


 

...................................................................

 


 

یه لره با یه ترکه تو یه اپارتمان زندگی میکردن یه دفعه برق میره ترکه   «

 


 

یه ظرف میگیره دستش میاد در خونه لره بهش میگه یکم برق بده لره میگه

 


 

چرا ظرف فلزی اوردی پلاستیکی می اوردی برق نگیرتت

 


 

...................................................................

 


 

میدونی لر ها از چه عطری استفاده می کنن؟ بوپایلر.....در واقع همان بوی   «

 


 

پای لر

 


 

...................................................................

 


 

از لره می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: نه. ولی یه داداش دارم......  «

 


 

اونم نه

 


 

...................................................................

 


 

لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل   «

 


 

کردم . دوستش میگه: 2سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته 7

 


 

تا 10 سال

 


 

...................................................................

 


 

یه روز یه لره از خواب می پره دست وپاش می شکنه

 


 

شباهت لر با پارک؟ جفتشون تاب دارن

 


 

...................................................................

 


 

یک شب تلویزیون فیلم خارجی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه:  «

 


 

شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلویزیون رو خاموش میکنند، میرن

 


 

میخوابن

 


 

...................................................................

 


 

لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از مربیش   «

 


 

می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سرکارش بگذاره، میگه: این

 


 

چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها

 


 

و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده

 


 

وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب

 


 

طبعاً رد میکنه. افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از

 


 

پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره یک

 


 

نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو

 


 

...................................................................

 


 

لره باد شکمش در میره.بچه هاش میزنن زیر خنده. در حالی که اشک تو چشماش جمع میشه   «

 


 

میگه: خدایا این شادیو از بچه هام نگیر

 


 

...................................................................

 


 

قزوینیه عروسی میکنه توی کارت عروسیش می نویسه: «

 


 

آوردن اطفال الزامیست!!!!!!!!!!!!!

 


 

...................................................................

 


 

می دونی به فرماندار قزوین چی میگن؟ «

 


 

ارباب حلقه ها

 


 

...................................................................

 


 

یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن   «

 


 

تو اینجا چکار«می کنی؟؟ میگه من جایزشم

 


 

...................................................................

 


 

به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره  «

 


 

و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر

 


 

...................................................................

 


 

لره خوابش سنگین بوده، تخت میشکنه

 


 

...................................................................

 


 

به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه

 


 

...................................................................

 


 

لره تو قرعه کشی بانک شرکت می‌کنه، براش شیش ماه زندان در میاد

 


 

...................................................................

 


 

لره بعد از عمری میره مو می‌کاره، اسمش حج واجب درمیاد

 


 

...................................................................

 


 

لره بالا پشت بوم میخوابه، سردش میشه، پا میشه در پشت بومو میبنده

 


 

...................................................................

 


 

  لره دلو میزنه به دریا، غرق میشه

 


 

...................................................................

 


 

به لره میگن حموم چند بخشه؟ میگه: دو بخشه، زنونه و مردونه  

 


 

لره دیش ماهوارشو می‌ذاره روی پشت بوم، روش می‌نویسه: کولر

 


 

از لره می‌پرسن: قبله کدوم طرفه؟ میگه: کجا بهتون آدرس دادن؟

 


 

...................................................................

 


 

 

 


 

یه روز یه لره باد شکمش در میره یه متر میپره هوا، میگن: چی شد؟ میگه: تو دنده   «

 


 

بود

 


 

...................................................................

 


 

لره میره بدنسازی، مربیه میگه: هفته اول بدن درد داری،لره میگه: پس من از هفته   «

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, توسط goleh

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد